کد مطلب:5517 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

پذیرایی در مسیر راه
بعد از هجرت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله از مكّه به منزل «قدید»، در حالی كه گرسنگی و تشنگی بر او و همراهانش غالب شده بود، آنان به خیمه بادیه نشینی به نام «امّ معبد» رسیدند.

فقر و تهی دستی خانواده «ام معبد»، مانع از آن بود كه بتوانند به پذیرایی میهمانان گرسنه و تشنه بپردازند، لذا «ام معبد»، با شرمندگی تمام عذر خواست.

در این حال، نگاه پیامبرصلی الله علیه وآله بر گوسفندی لاغر افتاد كه از فرط ضعف با گله نرفته بود.

رسول خداصلی الله علیه وآله از ام معبد اجازه گرفت تا گوسفند را بدوشد.

زن در شگفت بود كه چگونه ایشان انتظار شیر از گوسفندی لاغر و ناتوان دارد!

ام معبد رضایت خویش را اعلام داشت.

در مقابل دیدگان حاضران، گوسفند لاغر اندام و فاقد شیر، بیش از نیاز حاضران شیر داد و باعث شگفتی ام معبد گردید [1] .

چون ام معبد اعجاز پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله را دید، عرض كرد:

فرزندی هفت ساله دارم كه بیمار است و مانند پاره گوشتی افتاده و از سخن گفتن هم ناتوان است. چه می شود در حق او دعای خیر بفرمایی؟

پیامبراكرم صلی الله علیه وآله آن طفل را طلبید و خرمایی جویده و در دهان او گذاشت؛ در همان حال كودك بیمار شفای خود را باز یافت [2] .


[1] عبرت آميزترين بخش گزارش مربوط به حضور پيامبراكرم صلي الله عليه وآله در قديد، سخني است كه همواره شالوده رفتار فردي، اجتماعي، و بنياد اعمال حاكميّت او بوده است. مي نويسند كه چون با عنايت الهي، گوسفند لاغر ام معبد به شير دادن افتاد، پيامبر كاسه شير را پُر كرد و به حاضران داد.

[2] آنان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را بر خود مقدم مي داشتند، اما او خود را بر حاضران مقدم نداشت و آموزه رهبري خويش را به زباني ساده چنين بيان فرمود: ساقي القوم آخرهم.

بي گمان، مشاهده چنين روش هايي بود كه مردمان خشمگين از تفاخرات و امتيازات را شتابان به سوي پيامبر مي كشانيد. حضرت محمّدصلي الله عليه وآله در عمل نشان مي داد كه از جنس مردم است و با مردم.

حديث مكررش اين بود كه: من بنده خدايم و براي رساندن پيام خدا آمده ام، همين و بس.

مشاهده تطابق سيره عملي پيامبر با تعاليم او، سبب شد تا علي رغم عناد اشراف، مردمي كه فضيلت را در فطرت خويش داشتند به سرعت به آيين وي گرايش يابند.